گذری بر تاریخ شهر تشان
به کوشش حلیمه بذرمنش
کارشناس ارشد میراث فرهنگی و گردشگری
شهرستان بهبهان در جنوب شرقی استان خوزستان در دامنۀ رشتهکوه خائیز(از سلسله جبالزاگرس) میان دو منطقۀ آغاجاری و گچساران قرار دارد. شهرستان بهبهان با داشتن قدمت و سابقۀ تاريخي كه تمدني ششهزار ساله را در خود جاي داده است، يكي از مناطق مهم شكلگيري و تكميل تمدن اين سرزمين كهن است. اين شهرستان با دارا بودن تعداد ۱۰۴ اثر ملي و محوطه شهر تاريخي ارجان كه اين محوطه تاريخي خود شامل چند دوره تاريخي بوده و سه منطقه نمونه گردشگري يكي از قطب هاي تاريخي و گردشگري استان مي باشد. در کتاب آثار عجم آمده است: شهر قديم آن، ارّجان است كه در سمت شرقى بهبهان واقع شده، به مسافت يك فرسنگ تقريبا؛ ولى آن شهر اكنون بهكلّى خراب و ويران گرديده، آثارى از شالوده ها و احجارى درهم ريخته، ديده مى شود(فرصت شيرازى، ۱۳۷۷: ۶۶۹).
تشان در ۵ فرسخ شمالى «بهبهان» است. (فسايى، ۱۳۸۲: ۴۹۴) چشمۀ تشان از ناحيه حومه بهبهان از بلوك كهگيلويه به مسافت كمى شمالى «تشان» است. (همان: ۱۵۹۲) دشت زیبای تشان از نظر جغرافیایی و تاریخی و دیگر ویژگی ها در شهرستان بهبهان می درخشد. این دشت از شمال محدود به تنگ بن، تل ریش، تنگ بجک و کوه حاتم با ارتفاع بیش از ۲۱۰۰ متر؛ مرزهای ایلات طیبی و بهمئی از جنوب به رشته کوه بدیل و حومه بهبهان، از غرب به قسمتی از فرمانداری تازهتأسیس بهمئی گرمسیری(لیکک) و رشتهکوه وَرزرد(شهرک شهید مطهری)با ارتفاع ۷۸۵ متر از سطح دریاست. (مختاران، ۱۳۹۴: ۴۲)
بخش تشان در در شماره ۲۰۵۹۳۹/ ت۴۵۳۱۲ هـ تصویب نامه درخصوص تقسیمات کشوری در استان خوزستان در وزارت کشور وزیران عضو کمیسیون سیاسی و دفاعی در جلسه مورخ۱۹/۷/۱۳۹۱ بنا به پیشنهاد وزارت کشور و به استناد ماده(۱۳) قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب- ۱۳۶۲- و با رعایت جزء «د» بند (۱) تصویب نامه شماره ۱۵۸۸۰۲/ ت۳۸۸۵۴ هـ مورخ ۱/۱۰/۱۳۸۶ تصویب نمودند که اصلاحات تقسیماتی زیر در استان خوزستان صورت می گیرد که روستای مشهد مرکز بخش تشان پس از ادغام با روستاهای قاید فتح، شهرک طالقانی، چهاردهی سهراب ده ابراهیم، چهاردهی عسکر، آبلش، تلکهنه، کلگه زار و مسیری از توابع همین بخش به شهر تبدیل و به عنوان شهر تشان نامگذاری می شود. (مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۱)
خطه تشان به صورت مثلثی است که رأس آن ناحیۀ «بال اوی» (بال آبی، کنار آبی)در شمال و قاعدۀ آن با شیب ملایم و به طرف وستای پیرآباد و رودخانه کم آب آن تا روستای آهنگران ادامه دارد. ضلع غربی آن رودخانه ای است که از ناحیۀ بال اوی سرچشمه گرفته و پس از یکی شدن با رودخانۀ کم آبی که از ناحیۀ قلات بهمئی و چشمه سارهای ناحیۀ لیکک از روستاهای سرجوشر(سرجویِ شهر) گذشته و پس از پیوستن به رودخانۀ کم آبی که از پیرآباد می گذرد و قسمتی از زمین های حومۀ بهبهان را مشروب نموده و سرانجام به رودخانه مارون میریزد. در سرجوشهر سدی به نام سی گل(سهگِل، سیاهگِل؟)، در آبلش چشمۀ شهریاری و در مرکز شهرتشان نزدیک بقعه امام زاده مشهد چشمۀ آب های شیرینی هستند که علاوه بر اینکه در شکوفایی کشاورزی به ویژه مرکبات، غلات، برنج، گندم، حبوبات و سیفی جات و سبزیجات و غیره غنی و موجب رونق اقتصادی منطقه شده اند(همان) هم چنین روستاهای پایین دست خود را نیز از این نعمت بهره مند میسازند.
جغرافياي تاريخی شهر تشان
از طشان( طاشان) تا تشان
درباره نام تشون ـ تشان داستان های بسیاری بر سر زبان ها. باتوجه به پیدایش گور شاهزاده عیلامی کیدین هوتران که قدمت آن به هزاره دوم پیش از میلاد می رسد و ارتباط تنگاتنگ آن با شهر ارگان(ارجان) و وضعیت جغرافیایی آن از نظر آب و خاک منطقۀ تشان نیز همراه و همگام با ارگان، آباد و از نظر اجتماعی و اقتصادی شکوفا بوده است؛ تا جایی که آثار بهجایمانده از ناحیۀ کلگه زار و اطراف آن به تحقیق نشان از این گفتار است. مقدسی در کتاب خود به بررسی اوضاع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بهبهان می پردازد و از گفته های ایشان می توان چنین استنباط کرد که بنای این شهر چگونه بوده؛ بازارها، راه ها، باغ ها، درختان و میوه ها را به زیبایی توصیف می کند. می-توان چنین استنتاج کرد که با توجه به اوضاع آن زمان بهبهان تشان نیز که قسمتی از ارجان آن زمان بود بالنسبه باید از چنین شرایطی برخوردار بوده باشد. (مقدسی، ۱۳۶۱: ۶۳۴)
ارجان از بناهاى قبادين فيروز است. زيرا كه او هنگامى كه پادشاهى را از برادرش جاماسپ باز پس گرفت، با روميان جنگید و دو شهر از شهرهاى جزيره را بگشود. او دستور داد تا ميان فارس و اهواز شهرى ساختند و آن را بر قباد ناميد و همان بود که ارجان می گفتند. (ابن فقيه، ۱۳۷۹: ۱۲) ارّجان شهرى بزرگ با توابع و نواحى بسياربود. امّا به روزگار فتور و استيلای ملحدان خراب گشت. هواى آن گرمسير بود و رودى عظيم كه آن را نهر طابمی گفتند از آن عبور می کرد. (قزوينى، ۱۳۷۳: ۱۹۵) این رودخانه اكنون «جراحية» يا «جراحى» يا رودخانه كردستان نام دارد.(نک: لسترنج، ۱۳۷۷: ۲۹۰ـ۲۹۲)
طبری در تاریخ خود به نام تشان اشاره کرده که «آنگاه سوى فارس باز شد و آهنگ پيكار نيروفرشاه اهواز كرد و از رامهرمز سوى ارگان و سار و طاشان شد. سپس به سرق(سُوق) رفت و از آنجا با جمعى از ياران خويش بر نشست و بر كنار دجيل فرود آمد و شهر را بگرفت و شهر سوق الاهواز را بنياد كرد و با غنيمت فراوان سوى فارس بازگشت».(طبرى، ۱۳۷۵: ۱۹۵) این موضوع به زمانی برمی گردد که اردشیر بابکان، سرسلسلۀ ساسانیان، در پی دستیابی به خوزستان از بهبهان و تشان گذشته و این مناطق را به متصرفات خود اضافه کرده است.
هم چنین حسینیمنشی در کتاب خود چنین بیان می دارد که «قصبه طشان تير از مستحدثات شاپور و به دهدشت و بهبهان هر دو مقاربت دارد. بعضى بناى آن را به قباد بن فيروز منسوب می سازند و برخى اين قول را ضعيف شمرده اند. در قديم الايام شهرى معمور بوده. به اصناف خوبيها و انواع بودنيها آراسته و پيراسته، به روزگار ملاحده- لعنهم اللّه و خذلهم- خرابى تمام به حال آن بلده راه يافته. هوايش گرمسير و آبش از چشمه اى است كه منبعش در قريه مذكور است. ليمو و نارنج موفور در آنجا به حاصل آيد.» (حسينى منشى، ۱۳۸۵: ۳۴)
از این متن می توان چنین استنتاج کرد که تشان نیز مانند ارجان، آباد و سرسبز و پربرکت بوده و خرابی ارجان توسط ملاحده(حکومت اسماعیلیان که به حشاشین و باطنیان نیز نامدار هستند) به خود ارجان محدود نبوده و روستاها و مناطق اطراف آن را نیز دست خوش آن حادثه قرار داده و تشان نیز از آن مناطق مستثنا نبوده است.
ویرانه های شهر تشان «ویرانه های شهربه گوار»(آثار جلگه تشان) در فهرست اسامی مهمترین آثار تاریخی استان خوزستان قرار دارد. (سعیدیان، ۱۳۸۸: ۱۱۵۲) استاد اقتداری در ارتباط با این مسأله می نویسد :«گمان من این است که جلگه تشون بازمانده از شهر(وهآمد کواد)یعنی(بهکواد) است و کلگهزار تشون بازمانده از تأسیسات قدیمی مذهبی رومیان و مسیحیان نسطوری یا یعقوبی آن سامان است که بایستی مجموعه ای از کلیسا و مدرسه و مراکز تعلیمات دینی عیسویان باشد و به هرحال کوی و برزن مذهبی شهر وسیع و شکوهمند«بهاز آمد کواد»بوده است. (اقتداری، ۱۳۵۹: ۲۹۴)
امروزه، شهر تشان به دو قسمت تشان غربی و تشان شرقی تقسیم می شود. در آینده در گفتارهای بعد، به طور مختصر به بیان آن مناطق و معرفی کویها و روستاهای شهر و بخش تشان خواهیم پرداخت.
*این گفتارها ادامه دارد.
لینک زیر را نیز ببینید: