مذهب، قربانی ملیت
بخش دوم و پایانی
محمدجعفر رزاقیان/فعال فرهنگی و اجتماعی
رسانه فردا / اشاره: امروز وقت آن رسیده است که مفاهیم فرهنگی همچنین معضلات فرهنگی و اجتماعی را با نگاهی عمیق رصد کنیم و به آسیبشناسی جدی بپردازیم.
و این کار آسانی نیست؛ چرا که اقشار مختلف سیاسی و فرهنگی به انباشتی از رنجش، بغض و کینه تبدیل شده اند. در چنین وضعیتی فرآیند تفکر آسیب پذیر خواهد بود بسیار آسیب پذیر خواهد بود و نتایج عقلانیِ صحیح، دیریاب و سخت خواهد شد.
در این بررسی در دو بخش تلاش میکنم تا به مفهوم و کارکرد ملیت و مذهب، وضعیت پیوند یا تضاد آنها در اندیشهها و کنشهای سیاسی و فرهنگی؛ و مرور بسیار کوتاهی به برخی جریانهای ملیگرایی در این صد سال داشته باشم. امید دارم که این مقاله آغاز یک پروسه فکری و پژوهشی در هفته نامۀ تشان فردا باشد و بشود.
آنها دوست داشتند هرچه سریع تر به پیشرفت جوامع غربی برسند بدون آنکه زمینههای فکری و فلسفی و سیر تاریخی آن را مورد بررسی قرار بدهند.
در کنار اینها این جریان (یا بخش معتدل تر این جریان ) نقاط قوت بسیار خوبی هم داشته است.
مفهوم میهن به شکلی که امروز ی برای اولین بار حوزه فکری ما وارد میشود و هنرمندانی چون استاد عارف قزوینی تصنیفهای بسیار زیبایی را در این فضا مورد خلق میکنند.
بخش دیگری از این جریان به مبارزان بزرگی علیه استبداد و ظلم تبدیل میشوند. و شهدای ارزشمندی را در این مسیر میدهند. روی بخشی از روحانیت تاثیر میگذارند.
نکته بسیار قابل توجه اینکه جریانهای ملیگرا همگی در یک سطح و همسو نبوده اند و
اما اینکه جریان ملی گرایی تا چه اندازه در تحولات آن روزها نقش داشته است؟
اینکه بخش افراطی جریان ملیگرایی تا چه اندازه بر نگاه منفی رضاخان نسبت به روحانیت تاثیرگذار بوده است؟
و اینکه چه گروههایی این کشمکش را به صورت جدی تری وارد سپهر سیاسی و تاریخ ایران میکند؟
اینکه چه اشخاص یا اندیشمندانی در این حوزه صاحب نظر و کنش بوده اند؟
اینکه به صورت مشخص و برجسته احمد کسروی تا چه اندازه این کشمکش را گسترده میکند؟ و اصلا تا چه اندازه مستند صحبت میکند؟
اینکه محمدرضا پهلوی با چه انگیزهها و اهدافی به ملی گرایی و تکریم تاریخ پیش از اسلام میپردازد،
اینکه با چه زمینههایی روشنفکران بزرگی چون شریعتی و آیت الله طالقانی به استقبال دوران پیش از اسلام نمیرفتند.
اینکه سیدحسین نصر با چه زمینههای فکری در حکومت محمد رضا تلاش میکرد تا به تلفیق و ترکیب ملی گرایی و اسلام بپردازد و به دنبال چه نتایجی بود
اینکه رابطه امت با ملیت چیست و در سیاستهای پس از انقلاب چه توفیقات یا شکستهایی داشته است.
اینکه به دلیل توجه فکری و سیاسی به «اُمت» و «ساختن اُمت» مفهوم ملیت در چه جایگاهی قرار گرفته است؟
همه اینها باید در یک پروسه مطالعاتی و آسیب شناسانه، به دور از اغماض و اغراق و تنفر و تعصب مورد بررسی دقیق و کاربردی قرار بگیرد.
رسالت ما برای حفظ دستاوردهای فرهنگی و تاریخی سنگین است. آسان نیست. دشوار است. آنهم در عصری که با تکنولوژی و تکنیک دارد بسیاری از ارزشها و فرهنگهای بومی و ملی را در کل جهان میبلعد و میخواهد انسان را از واحد ملت دور کند و به یک واحد جهانی و یکسان برساند.
دیر نشده است اما ممکن است دیر بشود… . پایان
منبع: تشان فردا
بخش نخست را در لینک زیر بخوانید: