ارتباط سلامت روان با رفتارهاي خود آسيب رسان در جوانان و نوجوانان

تهيه و تنظيم:
دكتر عزيزاله بابلي
هاجر برمكي

اشاره: از جمله مواردي كه گاهي در مورد آن مي خوانيم يا مي شنويم، رفتارهاي خود آسيب رساني است كه نوجوانان و جوانان به انجام آنها اقدام مي نمايند و صاحبان مراجع نسبت به آن حساس شده و به بررسي تعداد و شدت و دامنه آسيب مي پردازند.از ديدگاه سازمان بهداشت جهاني سلامت روان افراد جامعه مورد تأكيد است زيرا سلامت روان به فرد كمك مي كند كه با خود و ديگران سازگاري داشته باشد و از عهده مشكلات زندگي برآيد.علاوه بر آن، سلامت روان لازمه حفظ و دوام عملكرد اجتماعي، شغلي و تحصيلي افراد جامعه است و سبب بهبود، رشد و كمال شخصيت انسان مي گردد.در این بررسی، به موضوع سلامت روان در جوانان و نوجوانان پرداخته شده است.

كودكان ونوجواني كه از سلامت رواني خوبي برخوردارند در خانه، مدرسه و اجتماع به خوبي عمل كرده، كيفيت زندگي خوبي دارند و از آسيب‌ها و اختلالات جسمي و رواني از قبيل اضطراب رهايي دارند.مؤلفه هاي سلامت رواني اجتماعي به چهار دسته تقسيم مي شود:
۱-درون فردي(خودآگاهي هيجاني- جرأت ورزي- احترام به خود)
۲ -بين فردي(مشاركت- مسؤليت‌پذيري اجتماعي- روابط اجتماعي)
۳ -استرس(مديريت استرس- كنترل هيجان)
۴ -سازگاري(انعطاف پذيري- شادي)

                   سلامت نوجوانان و جوانان

هريك از مؤلفه هاي فوق، سهمي در سلامت روان افراد دارند، كه كاستي هركدام در سلامت رواني-اجتماعي آنها خلل ايجاد مي نمايد.بسياري از موارد فوق با دريافت آموزش مهارت هاي فردي در دوران كودكي و نوجواني قابل دستيابي است كه مي توان با برگزاري كارگاه‌هاي آموزشي در مدارس توسط تيم متخصص و به صورت پيوسته و مدون، توانمندسازي را انجام داد.با توجه به نظريات ارائه شده در حوزه روانشناسي رشد، مي دانيم كه كودكان و نوجوانان در سنين يادگيري و شكل گيري شخصيت نيازمند دريافت آموزش هاي مناسب مستقيم يا اكتشافي هستند كه ياري بخش آنها در زمان رويارويي شان در زندگي باشد.يكي از دوران هاي مهم و حساس در زندگي كه دستخوش تصميم گيري هاي هيجاني مي‌گردد نوجواني است؛ دوران نوجواني مقطع بسيار حساسي از زندگي است كه در آن هر فردي با تغييرات گسترده شناختي و ساختاري روبه رو است طوري كه از آن به عنوان دوران بحران، استرس، زود رنجي، حساس شدن، تأثيرپذيري بيش تر از همسالان، استقلال طلبي، هويت طلبي و…ياد مي شود، سررشته خودكشي هاي اخير از جمله خودكشي دختران در اصفهان، خودكشي دختري در تبريز و خودكشي پسري در تهران مؤيد همين امر است؛ و هريك از موارد ذكرشده مي تواند تأثيرمثبت يا حتي منفي در زندگي نوجوان داشته باشد.لذا لازمه حفظ سلامت روان براي ما اهميت بسياري مي يابد كه ارائه خدمات پيشگيري جهت حفظ سلامت روان افراد از جمله موارد مؤثر مي باشد سه سطح پيشگيري در اين زمينه حايز اهميت است:
۱ـ پيشگيري اوليه كه شامل تقويت مهارت هاي فرزند پروري در جلوگيري از ابتلاي فرزندان به مشكلات روحي بسيار پراهميت است.
۲ـ پيشگيري ثانويه كه شناسايي به موقع بيماري هاي روانپزشكي شايع نظير افسردگي، اضطراب و اختلالات شخصيت مي تواند عوارض اين بيماري ها را كاهش دهد.
۳ـ در آخرين سطح پيشگيري كمك به بيماران مزمن رواني و ارائه آموزش هاي لازم به خانواده ها مي‌تواند بار بيماري بر خانواده هاي اين بيماران را كاهش دهد( سايت دانشكده بهداشت خراسان شمالي به نقل ازحجت،۱۳۹۷)
در صورت عدم توجه فرد وخانواده ها و يا درمان ناقص در مرحله دوم مشكل منجر به صدمات روحي و جسمي و اتفاقاتي جبران ناپذير خواهد شد، كه بالارفتن اطلاعات خانواده و اطرافيان و دوستان را مي طلبد كه خودكشي از آن جمله است.خودكشي در اغلب موارد نشانه وجود مشكلات حل نشده در زندگي نوجوان است كه مدت‌ها مورد توجه والدين قرار نگرفته و يا به نحو مؤثري پيگيري و درمان نشده است.
آزمون بررسي بهداشت روان افراد:
۱(فرد نسبت به خود، خانواده و جامعه بي تفاوت نيست.
۲(با ديگران سازگاري دارد.
۳(شاد و مثبت انديش است.
۴(بدبين نيست.
۵(به نقاط قوت و ضعف خود آگاهي دارد.(خودباوري)
۶(انعطاف پذير است.
۷(شناخت وي از واقعيت‌ها دقيق است.
۸(توانايي حل مشكلات را دارد.
۹(در مواجهه با مشكلات مديريت هيجان دارد.
۱۰(اعتدال در رفتار و كلام دارد.
۱۱(ناكامي‌ها را تحمل مي كند.
۱۲( از اوقات فراغت به نحو مطلوب استفاده مي كند.
۱۳( تابع محض نيست.
۱۴( خودباوري
۱۵(هوش ميان فردي بالايي دارد.
۱۶( صبور است.

گرچه پيشگيري از همه موارد خودكشي امكان پذير نيست، اما با مشاهده تغييراتي كه در ظاهر، رفتار، عملكرد درسي و روابط بين فردي نوجوان به وجود مي آيد مي توان احتمال اقدام به خودكشي را در او شناسايي نمود:
۱ـ بي توجهي نسبت به ظاهر و لباس خود
۲ـ تغيير در عادت هاي خواب و خوراك
۳ـ تغييرات ناگهاني و شديد در شخصيت و خلق و خو
۴ـ رفتارهاي مخاطره آميز و بي احتياطي
۵ـ رفتارخودزني(آسيب رساندن به خود با شيشه، تيغ، كارد و…)
۶ـ علايم آشكار بيماري رواني(مانند توهم)
۷ـ فرار از خانه
۸ـ وابستگي افراطي به اشخاص و مكان ها
۹ـ تمايلات افسرده ساز
۱۰ـ انتظارات غيرواقع بينانه در مورد خود
۱۱ـ افت شديد در عملكرد تحصيلي و سطح پيشرفت
۱۲ـ غيبت از مدرسه و ترجيح دادن فعاليت هاي خارج از مدرسه
۱۳ـ از دست دادن علاقه نسبت به فعاليت هايي كه قبلا براي فرد لذت بخش بوده است.
۱۴ـ سرود شعر، نوشتن متن يا خلق آثار هنري با مضمون مرگ، مردن يا خودكشي
۱۵ـ بيان كلامي قصد خودكشي(نظير « كاش مرده بودم»، « مي خواهم بميرم»، «مردن يا زنده بودن من براي هيچ كس مهم نيست» و…)
۱۶ـ گفتن جملات تهديد آميز(در اغلب موارد خودكشي وجود دارد)
۱۷ـ كناره گيري از دوستان و فعاليت هاي اجتماعي
۱۸ـ بي ميلي نسبت به برقراري ارتباط با ديگران(محمدخاني و ابراهيم زاده، ۱۳۹۲)

نكات قابل تأمل جهت كمك به افراد و پيشگيري از اقدام:
ـ در صورت مشاهده علايمي در رفتار، ظاهر و عملكرد درسي ؛ توجه به اين علايم هشداردهنده و شناسايي دانش آموزاني كه مشكلات عاطفي دارند و يا بالقوه در معرض خطر خودكشي قرار دارند(نداشتن تعامل با همسالان، طرد شدن از جانب ها، عدم سازگاري با مدرسه و محله جديد و…( از اهميت ويژه اي برخوردار است.اين گروه از دانش آموزان بايد براي پيگيري و درمان مشكلات زيربنايي خود به مشاوران متخصص ارجاع شوند.
ـ تأكيد بر نقاط قوت دانش آموزان افسرده و تقويت اعتماد به نفس آنها در كاهش انگيزه هاي اقدام به خودكشي مؤثر مي باشد.
ـ رفتارها و برخوردهاي محترمانه مسؤلان مدارس با دانش آموزان حتي كساني كه مقررات و قوانين را نقض كرده اند، نه تنها احتمال بدرفتاري‌ها را كاهش مي دهد بلكه از ايجاد تنشهاي رواني كه ممكن است به خودكشي بينجامد نيز جلوگيري مي نمايد
ـ معرفي خدمات مشاوره ي تلفني، اورژانس اجتماعي(۱۲۳) و يا ساير منابع حمايتي كه به دانش آموزان كمك مي كند تا در هنگام خطر يا مواقعي كه فشارهاي رواني بيش از حد بر آن ها وارد مي شود، افكار و احساسات خود را با افراد متخصص و قابل اعتماددرميان بگذارند و تصميمات غيرمنطقي را به تعويق بيندازند.
ـ بيش تر نوجواناني كه در فكر خودكشي يا اقدام هستند، به افرادي نياز دارند كه به عقايد، نظرات و صحبت هاي آنها گوش دهد و دركشان كند نه اين كه آنها را اندرز دهد.اين گونه كم تر احساس انزوا و تنهايي خواهند داشت.به علاوه نقش معلمان در تقويت ايمان به خدا، توكل به او، تقويت اراده و اميدواري به زندگي در دانش آموزان بسيار تعيين كننده است.
ـ از آن جا كه افسردگي توأم با نااميدي از نشانه هاي جدي خطر خودكشي در نوجوانان است، لذا در جلسات آموزش خانواده بايد والدين را با افسردگي و نشانه هاي آن، علايم هشداردهنده خودكشي آشنا سازند و خانواده‌ها بياموزند كه با تجديدنظر در روابطشان با فرزندان خود و تغيير در شرايط زندگي، مي توانند امكان خودكشي را به حداقل برسانند.
ـ فراهم كردن محيط با نشاط در مدرسه و تشويق دانش آموزان به ويژه كودكان و نوجوانان افسرده به شركت در فعاليت هاي ورزشي و گروهي و برنامه هاي اوقات فراغت، احساس افسردگي و ميل به گوشه گيري را كاهش مي دهد.
ـ آموزش مهارت هاي حل مسأله، تصميم گيري و مقابله مؤثر با رويدادهاي استرس زا به دانش آموزان كمك مي كند تا در رويارويي با چالش ها تفكر منطقي داشته باشند، گزينه هاي مختلفي را براي حل مسائل خود بررسي كند، به پيامدهاي مثبت و منفي اقدامات خود بينديشند، افكار و احساسات خود را كنترل كرده و بهترين تصميم را اتخاذ نمايند.
ـ مشاور مدرسه در صورت مشاهده نشانه اي در دانش آموز يا دريافت اطلاعات به صورت مستقيم و غير مستقيم، به دليل رازداري، سعي نكند خود به تنهايي مسأله را حل كند، بلكه بايد مدير و معاون آموزشي مطلع باشند و اين امر با پيگيري مجدانه شان به هسته ارجاع داده شود تا اقدامات لازم صورت گيرد./پایان.

منبع: هفته نامه تشان فردا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *