شکیبایی مسئولان، بزرگترین خواستۀ رسانه‌ها

شکیبایی مسئولان، بزرگترین خواستۀ رسانه‌ها

محمود طیّب

مدیر مسئول

(سرمقاله شماره یک هفته نامه تشان فردا)

 

نخستین را با نام ایزد یکتا، خداوندگار اهورا آغاز می‌کنیم.

یک.

تاریخ درستین با نوشتن و به ویژه نگاشته های بشری آغاز شد. پس از آن بود که تقسیم‌بندی‌های بشر/انسان از میان رفت و همه زیر یک گونۀ فکری و تاریخی قرار گرفتند.

ما با درنظر گرفتن نیاز بیشتر و تازه تر انسان/بشر امروز به نوشتن، دانستن و نقد و تحلیل، پا به میدان نهادیم تا صدای آگاهی و آگاهی‌بخشی و کمک به دانش انسان به خود و زیست‌پیرامونش باشیم. اگرچه آگاهی و دانش گاه درد بزرگی است، اما نادانی و ناآگاهی دردی است بس بزرگ تر! آرمان ما و شما، مبارزه با نادانی و ستیز با «آگاهی‌ستیزی» است.

 

دو.

در این زمانۀ بی‌وقفۀ پیشرفت تکنولوژی‌ها و بی‌وقتی انسان امروز و نابه‌هنگامی سختی‌ها و تنگناهای سیاسی و اقتصادی، پرداختن به شگرد کهن رسانه ای با پیوست تحلیل‌های فشرده و مقالات انتقادی و با رویکردهای پژوهشی، آنهم به گونۀ کاغذی و به ویژه تألیفی و به روز، شاید سخت و شگفت به نظر برسد!

چیزی که ما را بر این داشت، واپسگرایی/ارتجاع خواسته یا ناخواستۀ رسانه‌ای و نیاز به اینگونه حرکت‌ها برای جبران کاستی‌هاست. حرکت‌هایی که بی‌گمان حمایت نخبگان و اهالی قلم و اندیشه و شکیبایی مسئولان را در تمام حوزه‌ها طلب می‌کند. شاید شکیبایی بیشتر، بزرگترین انتظار و خواستۀ اهالی رسانه از مسئولان باشد! چیزی فراتر و مهمتر از حمایت های دیگر!

 

سه.

شوربختانه آنگونه که مسئولان نیز یادآور شده و می شوند؛ از چندین نظرگاه در وضعیتی حساس هستیم. چه از نظر زبان و فرهنگ ادبی و ملی که به گونه‌ای در مرحلۀ گذار هستیم و بدِ زمانه را دچار توقفی اندوهناک شده ایم؛ و چه از نظرگاه سیاسی که از درون و برون دچار تشتت و پریشانی در شماری از ساز و کارها هستیم و به یاری خداوند و تلاش مردم و دست‌اندرکاران و اعتماد دوجانبه دولت-ملت و سایر قوه‌ها و مسئولان، با پیروزکامی از این مرحلۀ سخت خواهیم گذشت.

 

چهار.

اما رسانه‌ها در این میان حیران و مبهوت ایستاده اند.  رسانه‌ها خود صدای همه‌اند و هیچکس صدای آن‌ها نیست. راه رفتن بر لبۀ تیغ، با باری از مسئولیت و نگرانی!

جدای از مسئولان به عنوان بستر پیشرفت ها و پسرفت ها، ما اهالی رسانه، خود نیز مسئول نابه سامانی ها هستیم. آیا ما خود بی آنکه خواسته باشیم هم‌صدای عوامل این تراژدی‌ها در منطقۀ زیستی و محدودۀ زادبومی خودمان نشده ایم؟

ـآیا استان محروم خوزستان و دیگر استان ها باید سرزمین‌هایی بعضاً حاصل خیز و بدون برنامۀ مدیریتی اما در تسخیر نیروهای جویای کار باشند؟ استان بزرگ و همتبار لرستان را می توان سرزمینی دیگر از این حوزه‌ها نام برد؛ استانی که سهمی بزرگ در پایداری و استقلال ایران دارد و منابع غنی و استعدادهای چشمگیر طبیعی آن زبانزد است. اما زبانزدتر از آن، انبوه نیروهای جویای کار و یا مشغول به کارهای بدون امنیت شغلی است!

ـ آیا نیروهای استخدامی سازمان اتفاقات برق شهر تشان طی یک پروسۀ قانونی و روند عادلانۀ استخدمی به کار گرفته شده اند؟ اگر آری، باید مستنداً به رسانه‌ها پاسخگو باشند.

 

ـ آیا آن شخص بخشداری که چهار ماه و خرده ای ضمن دریافت(یا عدم دریافت) حقوق بر سر کار خود حاضر نمی شود بی آنکه نشست رسانه ای گذاشته باشد یا بیانیه رسمی داده باشد از سکوت قطعی یا نسبی رسانه ها سود نبرده است؟ بی سامانی‌ها در رها شدن بخش مهمی چونان بخش تشان بدون بخشدار و بدون مدیریتی اینگونه، خود نشانگر ضعف ساز و کارهای رسانه ای نیز است! چرا ما چنان عمل نکرده ایم که دست‌های پشت پردۀ احتمالی، از جانب ما که خود صدای مردمیم احساس ترس بکنند؟!

ـ آیا غار آبیِ تاریخی تشان با گونه‌های نادر زیستی در جهان از جمله ماهی سیاهِ کور(Garra tashanensis)، باید پشت غبار بی‌مسئولیتی‌ها به فراموشی و سوژه‌ای لوث‌شده تبدیل شود؟ ملی‌شدن این غار، کدام قلمرو و کدام اثر ملی دیگر را تحت شعاع قرار می دهد؟!

 

ـ آیا هفتم آبان، روزی که اینهمه روایت‌های ایرانی و اسلامی و جهانیِ پیش و پس از میلاد مسیح دارد باید بر آن غبار سیاست و حساسیت دینی و حزبی بنشیند؟ آیا کوروش بزرگ علیه ایران و مردم نبرد برخاست؟ آیا شهدای بزرگوار و حماسه‌ساز ما در دوران مقدس، بنا بر تعبیرها، آنگونه که کاری حسینی کردند، کاری کوروشی نیز نکردند؟ و نکته ای ظریف اینکه گاه شهدای ما خود نیز نام کوروش دارند؛ مثلاً نوجوان گرانقدر، شهید کوروش علی‌پناه(لرستان)، شهید کورش اسماعیل‌پور(بوشهر)، شهید کوروش سیرتی(لاهیجان)، شهیدِ محراب، کوروش فیروزی(استان کرمان/بافت)، شهید کوروش گشتاسب میگونی(تهران/اوشان)، شهید کوروش سجودی(تبریز/ سَردْرود) و نیز از قافلۀ شهدای خوزستان؛ شهید کوروش هلیسایی، شهید کوروش باقری و شهید کوروش بخشنده‌فر و چندین تن دیگر از شهدای ارجمند ما که: هم اسماً و هم از چند نظرگاه، خود کوروشی بزرگ بوده و هستند. بی گمان نام کوروش و این نام های زیبای ایرانی، با انضمام عنوان شهید، هرچه زیباتر و افسونگرتر شده‌اند. این سرداران بزرگ گذشته تا امروز، هر کدام به سهم خود تأثیری چشمگیر در اتحاد ایران و ایرانی با هر قوم و زبانی شده و می‌شوند و موجب عزت و سربلندی ایران و ایرانی در جهان هستند.

از این‌دست آیاها و اماهای اندوهناکِ رسانه‌ای می توان بسیار نوشت.

 

پنج.

اعتماد به رسانه‌ها می‌تواند اعتماد ساختار حاکمیت به خود باشد.  اسلامیت نظام بهترین فرصت برای مسئولان محترم است تا بستری بر پایۀ جمهوریت آن برای ملت و مردم و مطالبات قانونی آن‌ها حول محور قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیاز‌هایی که به اقتضای زمان رخ می نمایاند ایجاد کنند.

امید است رسانه‌ها با تمرکز فکری و همصدایی در امر برجسته‌سازی مشکلات و نیازهای مردم، گامی بلندتر برای اتحاد ملی و همگام‌سازی مسئولان با مردم بردارند و در این راستا تلاشی دوچندان داشته باشند.

این رسانه، با نام رسمی تشان فردا و با تیمی متشکل از فرهیخگان علاقمند به میهن و مردم و داشته‌های اعتقادی و قلبی آن‌ها، با نگاهی به فردایی بهتر، خواستار پیشرفت کشور و کمک به مسئولین به انضمام خواهشی مبنی بر شنیدن صدای خود و دیگر رسانه‌ها دارد. چنین باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *