صنعت گردشگری در استان لرستان. نظام جوانمردی

نگاهی به صنعت گردشگری در استان لرستان

به بهانه انتشار کتاب  توسعۀ سیاسی صنعت گردشگری در استان لرستان

 

نام كتاب: توسعۀ سیاسی صنعت گردشگری در استان لرستان

مؤلف: نظام جوانمردی

ویراستار ادبی: محمود طیّب

ویرایشگر و نمونه‌‌خوان: مهدی رئیسی نافچی

ناشر: ارگ نواندیش

صفحه‌آرايي و طرح جلد: مؤسسۀ ویراستاری نوین

شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه

نوبت و سال چاپ: نخست، زمستان ۱۳۹۸

بها: ۵۰٫۰۰۰ تومان

شابک: ۹ـ۷۲ـ۷۰۸۹ـ۶۰۰ـ۹۷۸

مؤلف:  نظام جوانمردی، ۱۳۹۸

 اشاره:

حکومت و نظام سیاسی هر کشور خود متأثر از ایدئولوژی سیاسی است. ایدئولوژی سیاسی، جهان‌بینی طبقۀ حاکم و ابزاری برای کنترل همۀ امور است. نظام ارزشها و هنجارهای اجتماعی، فرایند‌های سیاسی و توسعۀ اقتصادی همه، متأثر از ایدئولوژی سیاسی است. ایدئولوژی سیاسی وظیفه دارد راه را تعیین کند و تکلیف نماید به کدام را برویم و به کدام راه نرویم.  بر این اساس ایدئولوژی سیاسی سنگ محکمی برای تشخیص خوبی‌ها و بدی‌ها، زشتی‌ها و زیبایی‌ها و فعالیت‌های پسندیده و ناپسندیده در تمام زمینه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک کشور از دیدگاه حاکمیت است. هدف‌گذاری و خط‌مشی‌های امور کشور توسط حکومت و دولت بر مبنای ایدئولوژی سیاسی تعیین می‌شود. در این میان گردشگری هم به عنوان یک پدیدۀ سیاسی- اجتماعی و اقتصادی متأثر از ایدئولوژی سیاسی است که قلمرو و مفهوم آن و نظام ارزشی آن از طریق ایدئولوژی حاکم تعریف می‌گردد.

نظام جوانمردی، مؤلف کتاب توسعۀ سیاسی صنعت گردشگری در استان لرستان

پیشگفتار

گردشگری به عنوان بعدی از زندگی انسان دارای اثرات فضایی و جغرافیایی است. توسعۀ صنعت گردشگری و نوع نگرش به گردشگری در هر کشور نیازمند برنامه‌ریزی، تصمیم‌سازی، تعیین استراتژی و هدف‌گذاری‌های کلان است که از سوی حکومت و دولت انجام می‌شود. به عبارت دیگر نوع گردشگری، میزان سرمایه‌گذاری، نوع ارائه خدمات و مکان‌های مورد نظر توسط دولت و نهادهای متولی امر که زیر نظر دولت کار می‌کنند، تعیین می‌شوند.

این در حالی است که حکومت و نظام سیاسی هر کشور خود متأثر از ایدئولوژی سیاسی است. ایدئولوژی سیاسی، جهان‌بینی طبقۀ حاکم و ابزاری برای کنترل همۀ امور است. نظام ارزشها و هنجارهای اجتماعی، فرایند‌های سیاسی و توسعۀ اقتصادی همه، متأثر از ایدئولوژی سیاسی است. ایدئولوژی سیاسی وظیفه دارد راه را تعیین کند و تکلیف نماید به کدام را برویم و به کدام راه نرویم.

بر این اساس ایدئولوژی سیاسی سنگ محکمی برای تشخیص خوبی‌ها و بدی‌ها، زشتی‌ها و زیبایی‌ها و فعالیت‌های پسندیده و ناپسندیده در تمام زمینه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک کشور از دیدگاه حاکمیت است. هدف‌گذاری و خط‌مشی‌های امور کشور توسط حکومت و دولت بر مبنای ایدئولوژی سیاسی تعیین می‌شود/ در این میان گردشگری هم به عنوان یک پدیدۀ سیاسی- اجتماعی و اقتصادی متأثر از ایدئولوژی سیاسی است که قلمرو و مفهوم آن و نظام ارزشی آن از طریق ایدئولوژی حاکم تعریف می‌گردد.

طبيعت جهانگردي در هر جامعه، متأثر از عوامل پيچيده و در هم تنيده سیاست‌های اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي است. عليرغم پيامدهاي سیاسی و اقتصادي چشمگير و قابل توجه صنعت جهانگردي، بسياري از صاحب‌نظران معتقدند، جهانگردي بيش از آن كه يك فعاليت اقتصادي باشد، پديده­اي فرهنگي است. در طي قرون، انسان‌ها با استفاده از عقل، اميد و سخت‌كوشي محيط زيست طبيعي را به چشم‌اندازي از ميراث فرهنگي تبديل كرده­اند. اين چشم­‌اندازها كه آثار و ميراث فرهنگي گران‌بهایی هستند كه تقريباً غيرقابل جايگزين هستند. ميراث، تنها گذشته نيست؛ بلكه نماد و بازنمود آن است. از گذشته سخن مي‌گويد، ما را با خودمان آشنا مي‌كند و دورنماي آينده را برايمان ترسيم مي‌نمايد. ميراث مي‌تواند هم بنياني براي اتحاد باشد و هم منشايي براي تنازع؛ اين كه به چه صورتي و چگونه از آن استفاده كنيم، ماهيت آن را تعيين مي‌كند. ميراث مي‌تواند همچون ابزاري عمل كرده و رفاه، آسايش و عزت نفس اجتماعي را براي جامعه‌اي كه در آن قرار گرفته است به ارمغان آورد، اين دارايي چنانچه به صورت كارا و اثربخش، مديريت شود و به گونه‌اي پايدار توسعه يابد مي‌تواند سرچشمۀ منافع اقتصادي و اجتماعي- فرهنگي سرشاري براي جامعۀ مورد بحث باشد. با توسعۀ سايت‌هاي ميراث براي اهداف گردشگري نه تنها بودجه مورد نياز براي حفاظت و نگهداري از سايت را مي‌توان تأمين نمود؛ بلكه اجتماع پيرامون را نيز از رهيافت‌هاي مثبت اقتصادي حاصل از حضور گردشگر مي‌توان بهره‌مند ساخت. ليكن بايد توجه داشت كه گردشگري ميراث فرهنگي چالش‌ها و مسائل فراواني را نيز براي اجتماع محلي، به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، مي‌تواند به وجود آورد كه اتخاذ مديريت كل نگر و توانمندسازي اجتماع محلي بسياري از اين چالش‌ها و مسائل را مي‌تواند كاهش دهد. كشور ايران، از ميراث فرهنگي ۷۰۰۰ ساله‌اي برخوردار است كه دربرگيرنده تمدن‌هاي ادوار مختلف تاريخ بشري است و از نظر وجود بناهاي تاريخي، كمتر كشوري قابل مقايسه با ايران است. به طوري كه از طرف سازمان جهاني يونسكو، ايران به عنوان يكي از ۱۰ كشور مهم جهان با آثار ارزندۀ تاريخي معرفي شده است. امروزه، پديده‌هايي چون جهانگردي از حالت نوعي ابزار سياسي خارج شده و ابزاری سیاستی و سیاست‌گذارانه و به يك جريان طبيعي مبادلۀ اجتماعی و فرهنگي بدل گرديده‌اند. در استان لرستان بي‌هيچ گزافه و گمان، يكي از نخستین و كهن‌سال‌ترين زيستگاه‌ها و خاستگاه‌هاي فرزندان ايران زمين و فراخناي تاريخ و فرازگاه تاريخ ايران است.

 

مقدمه:

به دلیل پیچیدگی‌های روز افزون و کاهش توان مدیریت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری و از مهمترین مباحث مربوط به توسعه و مدیریت برنامه‌ریزی گردشگری تمرکز زدایی و خود مدیریتی و منطقه‌مداری می‌باشد.

چنان که شاهدیم در سال‌های اخیر پژوهش‌های فراوانی در این حوزه صورت گرفته و رابطه‌ای متقابل میان سه متغیر علم سیاست و مدیریت‌برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری به جهت برنامه‌ریزی برای توسعه برقرار شده است.

لیکن جهت توسعه و مدیریت برنامه‌ریزی گردشگری دو شکل و شیوه وجود دارد؛ روش نخست حکومت-دولت مرکزی تمام امور را بر عهده دارد در واقع سیستم به صورت متمرکز مدیریت و برنامه‌ریزی می‌شود، در روش دوم که حکومت داری نام دارد مدیریت و برنامه‌ریزی محلی میان چهار ستون اصلی حکومت داری محلی یعنی شهرداری‌ها، شوراهای محلی، سازمان‌های مردم نهاد و بخش خصوصی تقسیم می‌شود هریک از این ستون‌ها منابعی را جهت توسعه و مدیریت فراهم می‌نمایند.

تحقیق سعی دارد پاسخی به این پرسش دهد چگونه ستون‌های اصلی دولت محلی با فراهم‌آوردن منابع لازم و پتانسیل خود می‌توانند مدیریت و برنامه‌ریزی گردشگری را صورت داده و روند برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری و توسعه را نیز تسریع نمایند؟ به نظر می‌رسد که ستون‌های اصلی با رابطه مشترک خود و فراهم‌آوردن منابعی روند مدیریت و توسعه را تسریع نموده، شهرداری منابع و امکانات فنی را فراهم نموده، شوراهای محلی منبع جامعه مدنی(شامل دارایی‌های اجتماعی و فرهنگی) بوده، بخش خصوصی منابع مدیریتی و روش‌های بهره وری کارآمد را فراهم نموده و سازمان‌های مردم نهاد، نهادهای برخاسته از مردم که منبع توانمند‌سازی شهروندان برای مسئولیت‌پذیری محلی می‌باشند.

بنابراین، پژوهش حاضر تلاش دارد مسیر را بر پژوهش بعدی در این خصوص هموار نماید لذا پیشنهادهایی در پایان طرح می‌نماید تا دیگر پژوهشگران با طرح سؤالاتی همچون اینکه برنامه‌ریزی چه تأثیری در آینده سازمان خدماتی دارند مؤلفه‌های مطرح شده در این پژوهش را مورد توجه قرار دهند تا کمکی کوچک به پژوهش‌های آتی باشد.

اهمیت صنعت گردشگری:

در کنار توجه به آن چهار عامل باید نخست به مؤلفه‌های موفقیت و شکست سازمانی در بهره‌گیری از صنعت گردشگری توجه نمود که خود تأثیر معناداری دارد. اما این جمله را اینگونه تفسیر نمود که چهار عامل سازمانی، عوامل محیطی، عوامل عملیاتی و عوامل روانشناختی در حوزه خدمات گردشگری تعیین کننده و مؤثر  است؛ به عنوان نمونه قابل ذکر است که در روند توسعه سازمان‌های خدمات گردشگری با توجه به در نظر گرفتن متغیرهای موفقیت و شکست تجاری‌سازی محصول اولین گام و اقدام کارآفرینان نوین در حوزه خدمات گردشگری است؛ اما اینکه چه مکانیسم‌های سبب می‌شود که این اولویت‌بندی مشخص شود در نظر گرفتن عوامل موفقیت و شکست هست که زمینه ترتیب‌بندی ارائه محصولات در جهت توسعه مشخص شود؛ بر همین اساس در این پژوهش ابتدا به بررسی جامع‌تر مفاهيم توسعه سازمان پرداخته و می‌پردازيم و جايگاه را آن در توسعه سازمان بیان نموده و نقش این موضوع را در کسب مزیت رقابتی که مؤثر  در توسعه سازمان‌های است تشریح می‌نماییم؛ لیکن بر همین مبنا و براساس داده‌های کسب شده و بر پایه مقالات در نظر گرفته شده در نهایت روش تجزیه و تحلیل داده­ها در این پژوهش، استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نظر گرفته شده است و پژوهش از حیث هدف کاربردی تعریف شده است؛ به همین جهت تعیین توزیع داده­ها در جامعه آماری از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بهره برده و جهت تائید یا رد فرضیات نیز از آزمون­های آماری مناسب در محیط نرم­افزار SPSS و LISLER استفاده می‌نماید.

کتاب توسعۀ سیاسی صنعت گردشگری در استان لرستان

 

جنبه‌های نوآورانه تحقیق

جنبه نوآوری این موضوع از آن جهت هست که پژوهش در پی این نکته است که در نتیجهگیری نهایی پژوهش با ارائه راهکارهایی با استفاده از تجربه در دیگر کشورها این صنعت پول ساز گردشگری که روز در حال گسترش است را که منابع مالی وسیعی را می‌تواند جذب کشور نماید و همچنین پیرو آن فرصت‌های شغلی فراوانی هم به شکل مستقیم و غیر مستقیم فراهم می‌نماید از این حالت رکود خارج نماید. امید است که مورد توجه و عنایت مسئولین امر قرار گیرد:

  • ضرورت پرداختن به این پژوهش خصوصاً در حوزه آگاهی یافتن از فضاو وضعیت گردشگری استان لرستان در جهت آگاهی مدیران سازمان‌های خدمات نوین گردشگری و سیاست‌گذاران سازمان‌های دولتی و خصوصی ذی‌ربط در فضای کسب و کار ایران خصوصاً مبتنی بر گردشگری، نسبت به نقش و اهمیت چرایی چالش‌های اساسی و ساختاری که یکی از بخش‌های خدمات مبتنی بر گردشگری با توجه شرایط ایران دچار مشکل شود.
  • جامعۀ آماری تحقیق کلیه مدیران سازمان‌های خدماتی گردشگری، گردشگری محلی (دولتی و خصوصی و یا مرتبط) که عضو انجمن صنفی ارائه خدمات مبتنی بر پایه گردشگری که از دولت دارای مجوز نماد فعالیت می‌باشند که طبق آمار سازمان استان لرستان که ۴۰۰ سازمان گردشگری در انجمن استان لرستان عضویت دارند. می­باشند که به علت حجم بالای جامعه از فرمول نمونه­گیری استفاده شد.
  • در این تحقیق پس از بررسی‌های به عمل آمده مدلی برای عوامل تا به تعیین تأثیر عوامل در بهره‌گیری از فرآیند توسعه بر بستر وب توسط سازمان‌های خدمات نوین گردشگری پرداخته و در نظر گرفتن مطالعه موردی آن در لرستان بررسی آن در یک محدوده مکانی قرار گیرد.

 

  • الف_قلمرو زمانی: از نظر زمانی داده‌ها و اطلاعات این پژوهش یک دوره ده ساله (۱۳۸۷-۱۳۹۷) را به جهت جمع آوری داده‌ها در نظر گرفته است.
  • ب_قلمرو مکانی: با توجه به موضوع تحقیق، قلمرو مکانی تحقیق شامل تمامی سازمان‌های خدماتی گردشگری نوین گردشگری گردشگری استان لرستان می‌باشد.
  • ج_ قلمرو موضوعی تحقیق: از نظر قلمرو موضوعی این تحقیق به آسيب‌شناسي سیاسي توسعۀ صنعت گردشگري در استان لرستان در فرآیند و مدل‌سازی توسعه سازمان بر اساس مؤلفه‌های موفقیت و شکست با توجه مد نظر قرار‌دادن شاخص‌های حکمرانی محلی (شهرداری‌ها، شوراها، بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد) می­پردازد. همانطور که داده‌های جدول (٤-۷) مشخص است، قدر مطلق تمامی مقادیر T-Value برای آزمون معناداری ضرایب بالاتر از مقدار ۹۶/۱ می­باشد. در نتیجه تمامی ضرایب بین مسیرها در سطح ۰۵/۰ معنادار است.
  • در ادامه باتوجه به خروجی مدل ‌اندازه‌گیری به بیان ‌و بررسی فرضیه­های پژوهش پرداخته خواهد شد.

 

  • یشنهادهای اجرایی و کاربردی

با توجه به نتایج حاصل از فرضیات پژوهش

با توجه به نتایج به‌دست آمده پژوهش حاضر، می‌توان به مدیران گردشگری استان لرستان پیشنهاد نمود که:

  1. با توجه به فرضیه توصیفی اول نقش مؤلفه‌های حکمرانی محلی (شهرداری‌ها، شوراها، بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد) پیشنهاد می‌شود که:

جهت توسعه و مدیریت محلی کارآمد روش حكومتداري مطرح می‌باشد؛ مسووليت مدیریت و برنامه‌ریزی ميان چهار نهاد شهرداري، شوراهای محلی، بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد تقسيم شده است. هر يك از اين چهار نهاد به طور مشترك در قبال تمامي مسائل پاسخگو هستند. در اين رابطه مشترك، لازم است هر يك از این نهادها با فراهم‌کردن منابعی زمینه ایجاد شبکه‌ای تعاملی میان یکدیگر را ایجاد نمایند. لذا شهرداری منابع و امکانات فنی را فراهم نموده، شوراهای محلی منبع جامعه مدنی(شامل دارایی‌های اجتماعی و فرهنگی) تأمین نموده، بخش خصوصی منابع مدیریتی و روش‌های بهره وری کارآمد را برآورده نموده و سازمان‌های مردم نهاد، نهادهای برخاسته از مردم که منبع توانمند‌سازی شهروندان برای مسئولیت‌پذیری محلی می‌باشند. بنابراین هر یک از این چهار نهاد یا ستون اصلی با فراهم‌آوردن منبعی به این شبکه تعاملی  متصل می‌شوند. که با توان هریک مدیریتی جامع و توسعه، برنامه‌ریزی محلی، گردشگری پایداری شکل بگیرد. اما پیامدهای مدیریت مشارکتی _ شبکه‌ای در شکل توسعه‌ای پایدار به شرح ذیل می‌باشد:

  • درک اهداف توسعه توسط شهروندان و سهیم‌شدن شهروندان
  • بخشیدن قدرت تصمیم‌گیری و اختیار به شهروندان هر منطقه و محل جهت آبادانی و توسعه توریسم و گردشگری
  • شنیده‌شدن نظرات شهروندان و اعمال نظر شهروندان در تصمیمات
  • اجماع و توافق عمومی بر اجرای توسعه محلی
  • تطبیق طرح‌های توسعه با نیازها و خواسته‌های شهروندان هر منطقه از کشور (طرح از پایین به بالا) _ (توجه ویژه به شهرهای توریستی
  • تأمین مالی طرح‌ها از همان منطقه و محل (عدم فشار بار مالی بر دولت مرکزی)
  • افزایش سطح آگاهی و ارتقای فرهنگ محلی و سلیقه عمومی جامعه
  • بهبود کیفیت برنامه‌ریزی، مدیریت و اجرای طرح‌های محلی
  • پذیرش و اجرای طرح‌های عمرانی توسط خود شهروندان
  • لیکن با شکل‌گیری این شبکه تعاملی شهروندان و برنامه‌ریزان، تصمیم‌گیرندگان و کارگزاران از وزنی مساوی برخوردار شده و که همانا هدف اصلی مدیریت و برنامه‌ریزی مشارکتی و محلی می‌باشد؛ که درآن متخصصان دانش خود را با زبان ساده به شهروندان انتقال داده و شهروندان سرمایه‌های فکری، کاری، مالی و… خود را به تصمیم‌گیرندگان؛ که در نتیجه آن برنامه‌ریزی‌ها پایدارتر و اجرایی‌شدن آن با ثبات بیشتری در حوزه گردشگری به پیش می‌رود.
  1. با توجه به فرضیه اول بخش آماری (عوامل سازمانی) پیشنهاد می‌شود که:
  • به تبیین مأموریت و رسالت هدف بپردازند؛
  • اهداف کیفی را تعیین نمایند؛
  • اهداف کمی را تعیین نمایند؛
  • استراتژی خاص برای سازمان تحت هدایت در نظر گیرند؛
  • تعیین خط مشی‌ها و دستورالعمل‌ها جهت اجرایی نمودن؛
  • اهداف آموزش سازمان را جدی در نظر گیرند؛
  • ایجاد هماهنگی داخلی در سازمان را جدی بگیرند و برای آن برنامه‌ریزی داشته باشند؛
  • تعیین حدود هزینه منابع را مشخص نمایند؛
  • تعیین هزینه فایده در سرمایه‌گذاری بر روی خدمات جدید را به شکل دقیق با توجه به تجربه‌های جهانی در حوزه گردشگری بررسی نمایند.
  • رفع ضعف‌ها و نواقص سازمان؛
  • رفع محدودیت توان سازمان؛
  • رفع پندارهای نادرست درون سازمانی؛
  • ارتقا و رشد سالانه سازمان.

 

۲- با توجه به فرضیه دوم بخش آماری (عوامل محیطی) پیشنهاد می‌شود که:

  • تلاش نمایند تا با تقویت اتحادیه خدمات بر پایه گردشگری موانع تحمیلی محیط خارجی را کاهش دهند؛
  • ایجاد پویایی در محیط داخلی سازمان را جدی گرفته و برای برنامه‌ریزی داشته باشند؛
  • تنوع و گسترش خدمات خصوصاً در حوزه‌های دست‌نخورده که تاکنون سازمانی به ارائه خدمات نپرداخته است؛
  • هماهنگی با دیگر اتحادیه‌ها جهت رفع کمبودها یا رفع برخی نارضایتی ها؛
  • هماهنگی با میراث فرهنگی، سازمان گردشگری، وزارتخانه‌های مرتبط جهت تأثیر‌گذاری بر عواملی محیطی داخلی و خارجی؛
  • اتخاذ استراتژی توسعۀ کوتاه‌مدت و بلندمدت جهت تأثیر بر محیط داخلی سازمان و خارجی آن؛
  • توجه به توان وسیع بازار داخلی (تقاضای وسیع) برای داشتن خدمات مانند سایر نقاط جهان با توجه به رشد درآمد سرانه و همچنین سرعت تکنولوژی و نیاز مردم به خدمات متنوع جدید؛

 

۳- با توجه به فرضیه سوم بخش آماری (عوامل عملیاتی) پیشنهاد می‌شود که:

  • اتخاذ مدیریت بر پایه دانش و علم روز؛
  • در نظر گرفتن برنامه‌ریزی برای تمام جزئیات سازمان؛
  • توجه با آموزش ضمن خدمت کارکنان با توجه به اینکه حوزه گردشگری دائماً در حال تغییر است؛
  • اهتمام به فراگیری کارکنان به یادگیری زبان دوم یا حتی سوم؛
  • ایجاد پویایی در سازمان (مشابه‌سازی دفاتر گردشگری منطقه ای)
  • پویایی در ارائه خدمات متناسب با دیگر کشورهای رقیب؛ (همسایگان عرب ایران رقیب جدی هستند)
  • نگاه به این بخش به عنوان منبع ارز آوری داخلی و نه صادر‌کردن ارز و منابع کشور؛
  • کنار نهادن رقابت منفی با دیگر گردشگری‌ها و شرکت فعال و تلاش برای همکاری بیشتر؛
  • اهتمام به تنوع خدمات عملیاتی و اجرایی؛
  • نگاه آماری به این خدمات برای تعیین استراتژی‌های تصمیم‌گیری دقیق‌تر

 

۴- با توجه به فرضیه چهارم بخش آماری (عوامل روانشناختی) پیشنهاد می‌شود که:

  • تلاش دولت برای بستر‌سازی و از بین‌بردن نگاه منفی عامه مردم نسبت به خدمات در حوزه گردشگری؛
  • تغییر پندارها از نگاه امنیتی به حوزه ارتباطات، خدمات الکترونیک گردشگری، شبکه‌های اجتماعی، گردشگرهای خارجی و… به عنوان منبع ارزآوری؛
  • تعیین استراتژی تبلیغات بر پایه روش علمی روز با استفاده از متخصصین این حوزه؛
  • تلاش برای تغییر نگاه منفی روانی به کشور ایران؛

 

پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آتی

با توجه به ۴ عاملی که پژوهش بر پایه نگارش یافته است چهار پیشنهاد در این حوزه به دیگر پژوهشگران می‌شود:

نخست: بررسی استراتژی گردشگری‌ها در حوزه داخلی تدوین برنامه‌ریزی بر پایه علم روز؛

دوم: بررسی رشد خدمات بر پایه گردشگری در محیط داخلی ایران متناسب با رشد این سطح از خدمات، آیا اکنون تناسبی میان آن‌ها برقرار هست؛

سوم: تا چه اندازه تبلیغات و آموزش در حوزه وب، تکنولوژی و ارتباطات بر گردشگری تأثیر گذار هست؛

چهارم: بررسی تغییر پندارها از یک نگاه امنیتی به حوزه گردشگری به عنوان منبع مهم ارز آوری و ایجاد خدمات نوین و اشتغال./.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *