معلم، انگیزه و فرهنگ اجتماعی

سید امان اله درخشانی

فرهنگی، کارشناس امور تربیتی و روان شناسی

 

شاید این جملۀ کلیشه‌ای که معلم در همۀ جوامع باید ارج والایی داشته باشد تا جوامع در مسیر خوشبختی قرار گیرند، تکراری بر بدیهیات باشد، اما تکرار این جمله همیشه و به ویژه در سال‌های اخیر هیچ وقت از حوزۀ شعار خارج نشده است و تصمیم سازان و تصمیم‌گیران ما نتوانسته اند به این مطالبۀ به حق قشر فرهیخته و زحمتکش جامعه، جامۀ عمل بپوشانند.

بی‌گمان چالش مهم در حوزۀ آموزش و پرورش مبحث معیشت و زندگی روزمرۀ معلمان است، که در ذهنیت همۀ لایه‌های جامعۀ ما وجود دارد.

نگاه ترحم‌آمیز افراد به معلم، حتی در پایین‌ترین سطوح اجتماعی جامعه بیانگر پایین‌آمدن ارج و عظمت معلم می‌باشد، چیزی که اتوماتیک پایه‌های آموزش را لرزان و فرهنگ یک جامعه را آرام‌آرام در ورطۀ سقوط قرار می‌دهد، نگاهی به ناهنجاری‌های جامعه و افزایش بزهکاری شاید ریشه در بی‌انگیزگی معلمان و عدم پرورش و آموزش متناسب با سطح پیشرفت علمی دهکدۀ جهانی، تکنولوژی و تکثیر و تکثر اقسام بزه، به علل بی‌توجهی به مطالبات قشر عظیم معلمان در جامعه باشد.

اما اگر دیدگاه معلمان را جویا شویم بی‌گمان چیزی فراتر از حقوق اقتصادی متوجه خواهیم شد و آن این است که شأن و منزلت معلم به سوی انحطاط پیش می‌رود، درست است که شأن و ارج معلم متأسفانه به خاطر دیدگاه اقتصادگرایانه مردم یک جامعه، رابطۀ مستقیمی با اوضاع و احوال اقتصادی و معیشت او دارد، لیکن ذهنیت نامناسبی که در اذهان عمومی جامعه معلم را در پایین‌ترین درجه قرار داده است، سبب دلسردی و عامل ایجاد بی‌انگیزگی این قشر فهیم و زحمتکش شده است.

پایین‌آوردن شأن معلم، پایه‌های آموزش و فرهنگ را لرزان می‌کند. در هر جامعه‌ای که شأن معلم خدشه دار گردد، لاجرم پایه‌های آموزش لرزان و فرهنگ آن جامعه دچار تزلزل خواهد شد و زیربنای فکری نسل آینده ساز آن جامعه سست شده و دیوارهای فکری نامناسب به‌وجود می‌آید که با اندک نسیمی در ناملایمات فرو خواهد ریخت و جامعه در انحصار فکرهای نامطمئن و سست عنصر قرار می‌گیرد که به مرور زمان حیات فرهنگی جامعه را بر باد خواهد داد و بر باد رفتن حیات فرهنگی یک جامعه باعث نابودی تمام شاهرگ‌های حیاتی آن در همۀ بخش‌ها خواهد شد… که از آنجمله حیات اجتماعی جامعه به کما خواهد رفت.

تا دیر نشده متولیان امر پاسخ مناسبی به مطالبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی این قشر بدهند تا پایه‌های آموزش بیش از بیش دچار فرسودگی نشوند…و شاید با رویکرد مناسب به مطالبات فرهنگیان، استحکام دوباره‌ای به چهارچوب و زیربنای فکری نسل آینده ساز جامعه بخشیده شود تا بتوانند در برابر ناملایمات و تهاجمات توان ایستادگی و مقاومت داشته باشند و قطار اندیشه و فرهنگ دوباره بر ریل آرامش قرار گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *