خوزستان سرزمین خاک‌های آسمانی یا دریاچه‌های خیابانی /امیر جشن

خوزستان؛ سرزمین خاک‌های آسمانی یا دریاچه‌های خیابانی
امیر جشن/سرمقاله
استان خوزستان با دارا بودن رودخانه‌های بزرگی چون کارون، مارون و همچنین کرخه و دز که از رشته‌کوه‌های زاگرس سرچشمه گرفته‌اند و همچنین اروندرود و جاری‌بودن بخش زیادی از آب‌های سطحی کشور، برخورداری از سدهای بزرگ و در حال ساخت و رودخانه‌های کوچک در بخش کشاورزی دارای پتانسیل‌های زیادی می‌باشد؛ به‌گونه‌ای که این سرزمین پر آب‌ترین استان کشور است.
نام خوزستان به چمِ(معنای) شکرستان با نگاه به حاصلخیز بودن زمین‌ها و خاک آن برای کشت نیشکر را می‌توان پذیرفت.
واژه خوزستان در دوره شاهنشاهی هخامنشیان با نگاه به سنگ نبشته‌های پادشاهی داریوش یکم و خشایارشا سرزمین مردمان خوزی (هوزی) در ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بوده است که واژه خوزی(هوزی) که در واژه‌نامه دهخدا از آن به‌عنوان قومی در خوزستان یاد شده است و نام اهواز معرب شده همان هوز است.

واژه خوزستان در زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی) و زبان پارتی (پهلوی اشکانی) از آن با عنوان هوجستان و یا هوژستان یاد می‌شد.
پیشینۀ این استان به هزاره‌های پیش از میلاد می‌رسد به‌گونه‌ای که در زمان هخامنشیان به دو بخش جنوبی که دارای دشت‌های حاصلخیز و آب و هوایی گرم و مرطوب به نام عیلام (ایلام) و بخش شمالی سرزمینی کوهستانی با جنگل‌های گسترده به نام اَنشان (آنزان) بخش‌بندی می‌شده ست.
خوزستان را می‌توان قدیمی‌ترین فلات ایران دانست که پیشینه سکونت انسان در آن و شکل گیری تمدن ایلام(با نوشتار عربیِ عیلام) به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد.
این استان در بخش گردشگری و آثار باستانی دارای گنجینه هایی آثاری همچون چغازنبیل شوش، اِشکَفت سلمان و کولِ فرح ایذه، کاخ‌های داریوش و خشایار، تالاب‌های شادگان، آسیاب‌های شوشتر، تَشکوه ابوالفارس و… می‌باشد که همه، پیشینه‌ای چندهزار ساله دارند.
ساختار اقتصادی و شرایط ویژه‌ای در بخش‌های کشاورزی، شیلات، صنعت و معدن و ماهیگیری، با معادن بزرگ و پایان‌ناپذیر و رو به افزایش نفت و گاز؛ و صنایع بزرگ پتروشیمی و فلزی و غیرفلزی و نفتی و گازی، نیروگاه‌های بزرگ آبی و حرارتی، امکانات بندری، پالایشگاه‌ها، منطقۀ آزاد، حمل و نقل داخلی و خارجی، ارتباط با آب‌های آزاد، مناطق ویژه اقتصادی، بازرگانی داخلی و خارجی، تأسیسات فولادی و ذوب آهن و همچنین موقعیت جغرافیایی و با دارا بودن شرکت‌های حیاتی بزرگ مانند شرکت «ملی» حفاری ایران، مناطق نفت‌خیز جنوب و فولاد خوزستان در این استان به گونه‌ای می‌باشد که می‌تواند بزرگترین قطب اقتصادی کشور محسوب شود و رفاه اجتماعی و زیست محیطی و اقتصادی ایده‌آلی برای مردم این استان و کشور را فراهم نماید.
شرکت مناطق نفت‌خیز جنوب در این استان بیشترین تولید کننده نفت کشور می‌باشد که با دارا بودن چاه‌های بی‌پایان نفت و گاز فراوان در شهرها و روستاهایی چون امیدیه، آغاجاری، بهبهان، رامهرمز، ابوالفارس، نفت سفید، پازنان، رگ سفید، دشت آزادگان و… در تولید نفت و گاز سهم بسیاری از این کالا و همچنین با دارا بودن سیکل‌های ترکیبی و پالایشگاه‌هایی در شهرهای بهبهان، آبادان و بخش ابوالفارس سهم بزرگی در خام سازی و ذخیره نفت برای پالایش دارند.

در بخش بازرگانی و گمرکی می‌توان بندر خرمشهر با پیشینه‌ای دراز از ویژه ترین و بزرگترین بنادر و دروازه‌های شلمچه و چزابه را جایی بزرگ برای بازرگانی و تجارت برون مرزی در کشور دانست.
در بخش کشاورزی با تولید گندم و نیشکر از بزرگترین تولیدکنندگان برای تأمین گندم و شکر و همچنین خرما در شهرهای آبادان،خرمشهر، شادگان و برنج چمپا در شهرهای باغملک، رامهرمز و بهبهان می‌باشد.
تولید سیمان در زمینه صنعت و پتروشیمی و پالایشگاه‌ها و همچنین در بخش شیلات و گردشگری خود به‌گونه‌ای در رشد و شکوفایی اقتصاد می‌توانند سهم بزرگی داشته باشند.
پس از گذر کوتاهی در بخش‌های پیش، بر پایه شناخت اجمالی استان خوزستان با منابع درآمدی فراوان به‌گونه‌های طبیعی و مصنوعی و شرایط ویژه جغرافیایی، اقتصادی، صنعتی و آب‌‌های روان و زمین‌های حاصلخیزی که آن را نسبت به دیگر استان‌های کشور خاص و ویژه کرده است می‌پردازم به عنوان آغازین این مقاله کوتاه و شناسایی مشکلات شهری و زیست محیطی که این استان را در بعُد و زاویه‌ای دیگر در نوع خود در میان دیگر استان‌های کشور خاص کرده ست.
با گسترش و افزایش حفاری‌های دکل‌های نفتی و استقرار و جاگذاری چاه‌های نفت و گاز و همچنین ساخت پالایشگاه‌ها و جایگاه‌های ذخیره سازی نفت، بهره برداری‌های نادرست از آب‌های روان و ایجاد چاه‌های عمیق آبی که شوند خالی کردن سفره‌های زیرزمینی شده اند و در پی آن خشکسالی بهمراه داشت و افزون بر آن با روانه شدن آب‌های روان شور در زمین‌های حاصلخیز آنها را بایر کرده و در پایان فرجامی جز خشکی زمین را بهمراه نداشت.

سیل خوزستان، آب گرفتگی سواحل کارون

از آنجایی که پوشش گیاهی در بخشی از این استان کمتر به چشم خورده می‌شود با دست در دست نهادن عوامل برون‌مرزی همگی شوندی برای اوج گرفتن خاک در فضای استان از نیمه نخست دهه هشتاد یعنی بیش از ده سال شده است تا این استان گرفتار پدیده خاک و ریزگردها شود.
ریزگردها در آسمان شهرها رقص کنان بر زمین روی خانه‌ها، ماشینها، کارخانه‌ها، بلوارها و روی انسان می‌نشستند و آنچه بیشتر از همه آسیب‌پذیرتر بود انسان‌ها بودند که خاک را با تنفس و دم و بازدم به درون می‌بردند.
گرچه این خاک و ریزگردها منشأ برون مرزی هم داشتند و اقدام برای کنار زدن آنها کار را کمی سخت می‌کرد ولی عمده این ریزگردها منشأ درون مرزی از بیابان‌های میان شهری امیدیه، ماهشهر، اهواز، آبادان و دشت آزادگان داشته اند.
در یکی دو سال کنونی کنش‌هایی برای کاشت درختان بیابانی شده ست که هنوز نتوانست بهره‌ای برای کاهش خاک و ریزگردها را داشته باشد.
از این مورد که گذر کنیم به یک معضل و گرفتاری بزرگ می‌رسیم که در شهرهای استان به روشنی در خیابانها و کوچه‌ها می‌بینیم.
مردم خوزستان پس از تجربه مبارزه با خاک و ریزگردها در فصل گرم سال با امید به پاک شدن و خیس شدن زمین ناشکیبا منتظر بارش باران هستند.
ولی آنچه از باران‌های فصل سرد سال به چشم می‌بینند چندان تفاوتی با ریزگردها ندارد.
چرا که با کمترین بارش سالانه آبراه‌ها و جدول‌ها گرفته خواهند شد و در خیابان‌ها و چهارراه‌ها و کوچه‌ها می‌توان دریاچه‌های خیابانی را به چشم دید که گذر از آن‌ها برای افراد ناممکن هست.
در این بارندگی‌ها و جمع‌شدن آب باران می‌توان شیب آسفالت خیابان‌ها و کوچه‌ها را به روشنی دید، به‌گونه‌ای که در پی این آب گرفتگی‌ها کوچکترین چاله‌ها در کف کوچه و خیابان‌ها دیده نمی‌شود و برای خودروسواران و همچنین دیگر شهروندان می‌تواند آسیب‌هایی به‌مراه داشته باشد.
بسیار زیاد هستند در بخش‌هایی از شهر که قیمت‌های زمین و مسکن سرسام آور می‌باشد ولی خیابان‌ها و کوچه‌های آن هنوز نه جدول‌کشی داشته و نه آسفالت شده اند که این بخش‌ها برای چندروزی پس از هر بارشی گِل بوده و هرگونه رفت و شد را برای شهروندان سخت کرده ست.

           سیل خوزستان، آبگرفتگی ساحل کارون

با گذر از آلودگی‌های محیطی هوای شهرهای استان که خود ماحصل آلاینده‌های صنعتی، دود برافراشته شعله‌های آتش در سایت‌های نفتی و گازی و پتروشیمی و پالایشگاهها و دیگر موارد تأثیر گذار و همچنین خشک شدن آب‌های روان و تالابها و اثر گذاری آن بر محیط زیست و طبیعت و جانداران و بایر کردن زمین پرسش اینجاست:
به‌راستی چرا سازمان‌ها و نهادهای مربوطه و در پیوند با این دو پدیده خاک‌های آسمانی و دریاچه‌های خیابانی کوتاهی می‌کنند؟
چرا با اینهمه منابع و پتانسل‌های درآمدی و پیشگیرانه در استان در بهبودی این معضلات و پدیده‌ها کاری انجام نمی‌شود؟

سازمان‌های محیط زیست، آب و فاضلاب،شورای شهرها و شهرداری‌ها و دستگاه اجرایی دولت همه موظف به انجام وظایف خود با انجام پژوهش‌های کارشناسانه و اجرایی کردن آن‌ها برای کنار زدن این پدیده‌های زیان بار هستند.
اگر نگاهی علمی و متخصصانه به این پدیده‌ها داشته باشیم به روشنی خواهیم دید که چه آسیب‌های نابودکننده‌ای به همراه خواهند داشت که این آسیب‌ها همگی در رقم زدن آینده تأثیر فراوانی خواهند داشت.
به‌راستی امروز مانده ایم که استان خوزستان را چه بنامیم؟
سرزمین تمدن و فرهنگ؟ سرزمین طلای سیاه و گاز؟ سرزمین آب‌های روان؟ سرزمین سد و برق؟ سرزمین شکر و گندم و خرما؟ سرزمین بازرگانی و اقتصاد؟ سرزمین خاک‌های آسمانی؟ سرزمین دریاچه‌های خیابانی؟
شما این سرزمین سرخ از خون شهیدان و مردمی که با کمک دیگر هم‌میهنان، هشت سال در مقابل بیش از ۲۸ کشور و چندین ابرقدرت ایستادگی کردند و حالا مردم و خیابان‌های آن غرق در خاک‌های سمی و آب‌های برآمده تا زانوان و کمرگاه ماشین‌هاست را چه می‌نامید؟!

منبع: هفته نامه تشان فردا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *